سنگ قبر من
با ظهور شبکههای اجتماعی جدید، وبلاگ نویسی سنتی به حاشیه رانده شد؛ با این حال اینفلوئنسرها هنوز خود را بلاگر خطاب میکنند. آیا وبلاگنویسی سنتی مرده است؟
وبلاگ ما، هویت ماست
در نگاه اول داشتن حتی صد عدد دنبالکننده [در هر شبکهی اجتماعی] بهتر از نوشتن در وبلاگی است که تا مدتها، هیچ مخاطبی نظری برای مطالبمان نمینویسد و تمام تلاش ما برای نوشتن و دیده شدن، به اعداد و ارقام بازدیدکنندگانی محدود میشود که حتی ما آنها را نمیشناسیم.
ولی اگر دقیقتر نگاه کنیم، بر خلاف شبکههای اجتماعی، وبلاگ میتواند هویت ما باشد؛ جریانهای شبکههای اجتماعی مثل یک سیلاب هستند، که بینهایت محتوا وارد این سیلاب شده و درنهایت به عدم [هیچ] تبدیل میشوند [از پویشهای اینستاگرام گرفته تا ژانرهای توئیتر]! کافی است بعد از مدتی به پروفایل شبکهی اجتماعی خود بنگریم، عموم محتوایی که ما تولید کردیم برای پسند کردن [Like] دیگران بوده است، نه قلم و گفتار ما! ولی در دنیای وبلاگها، هر وبلاگ نمایش سیر زمانی رشد شخصی وبلاگنویس است. بعبارت محتوای هر وبلاگ جواب سوال «من کیستم؟» برای صاحب وبلاگ است؛ کسی نوشتن وبلاگنویس را به سمتی هدایت نمیکند، به مرور زمان وبلاگنویس «خود» واقعی را برای دیگران نمایش میدهد.
در دنیای بزرگ و آدمهای بزرگ، زودتر میمیریم
اگر مدتی در شبکههای اجتماعی غیرفعال باشید، از جریان دیدهشدن [Impression] خارج میشوید؛ بعبارت دقیقتر خواهید مُرد! اگر به پستها و توئیتهای قدیمی حسابهای کاربری فعال نگاه کنید، تعداد زیادی کاربر غیرفعال را مشاهده خواهید کرد، که زمانی بخشی از جریان تولید محتوا و تعامل بودند که حالا نیستند، کسی نیست که آنها را به یاد آورد، در مورد آنها صحبت کند، اسکرینشاتی از پستهایشان منتشر کند و ... . این مرگ دیجیتال ماست.
در دنیای وبلاگها، عموم مخاطب ما، از موتورهای جستجو وارد وبلاگ ما میشوند و تا زمانی که وبلاگ در دسترس باشد، ما زنده هستیم! در مسیر وبلاگنویسی دوستان زیادی پیدا خواهیم کرد، که از طرق مختلف [فید آراساس، شبکههای اجتماعی و ...] دنبال آگاهشدن از مطالب جدید ما خواهند بود. درنهایت بنظرم مرگ دیجیتال در وبلاگنویسی خیلی دیرتر از شبکههای اجتماعی رخ میدهد.
سنگ قبر بزرگ در دنیای کوچک
و واقعیتی انکار ناپذیر این است که روزی در دنیای حقیقی با مرگ روبرو خواهیم شد! و من ترجیح میدهم که وقتی در موتورهای جستجو کسی اسم من را جستجو کرد، وبلاگم را بیابد و مرا از نوشتههایم و دیدگاهیم بشناسد، تا اینکه صفحه من در یک شبکه اجتماعی که هزاران و صدها هزار نفر در آن فعال هستند. ترجیح میدهم مرگ دیجیتال من با مرگ جسمم همراه باشد، نه اینکه حوصله داشتن و نداشتن، بیمار بودن و نبودن، مشغله داشتن و نداشتن و ... باعث مرگ دیجیتال من شود.
پس تا زندهام در اینجا مینویسم، اینجا سنگ قبر مرگ دیجیتال من خواهد بود و ننوشتن در اینجا یعنی دیو مرگ به سراغ جسمم آماده است.
اما فعالیت در شبکه های اجتماعی نظیر توییتر و تلگرام و ... صرفا اهدافی مادی را دنبال خواهد کرد.
البته شبکه های اجتماعی نیز همان وبلاگ است ولی با شکل و شمایل جدیدتر و یوزر فرندلی تر